دلنوشته هایی برای سمایی

سومین شب هم گذشت و تنها دو شب موند تا شب تولدت سمای مناز بس زیبا و دوست داشتنی هستی که کم میارم برای نوشتن ، برای نوشتن متنی که حس واقعی دلم رو بهت برسونماینکه بدونی چقدر ذوق دارم برای تبریک تولدتاینکه بتونم متنی لایق پیشواز رفتن شب تولدت بنویسم که اگه روزی خوندیش کیف کنی(وقتی اینو نوشتم یه لحظه تو سن و سال پیری تصور کردم خودمونو ، فک کنم تا اون سن و سال طول بکشه بیایی بخونی)با این حال نمیشه بیخیال شد،همین ساده نوشتن نشونه کلی علاقستدو شب مانده تا شب تولدت کیجا مازنی دوست داشتنی منپیشاپیش زمینی شدنت مبارک   دلنوشته هایی برای سمایی...

انقدر که من ذوق و شوق دارم بعد این همه سال برای تبریک به دنیا اومدنت که فک نکنم 28سال پیش تو چنین شبی مامان فاطمه داشته باشهبرای اونا تو دخترک زیبایی بودی که قرار بود خواهر سحر خانوم نامرد باشی ولی برای من نفسی، عشقی، زندگی، اصلا بهتره بگم خداییخدای زمینی من،میدونم متاهل شدی و نمیشه کاری کنی فقط یک بار، حداقل یک بار کامنت بزار برامیک شب تا تولدت خدای زمینی منپیشاپیش تولدت مبارک نفس دلنوشته هایی برای سمایی...

       بالاخره روز موعود فرا رسید، شب بیست چهارم فروردین ماهسمای من فک کنم امسال  شمع های 28 سالگیشو فوت میکنهبا اینکه 28 سال تموم شد ولی هنوز سمای من دختر نازیه که میتونی عروسک صداش کنیخیلی کار خاصی نمیتونم بکنم برات سمایی چون امشب فک کنم باشکوه ترین تولد رو آقا محمد برات میگیرهفقط اومدم سر لحظه ساعت 00:00 روز بیست و چهار فروردین تولدتو تبریک بگم و بهترین هارو برات آرزو کنممیدونی که تنها افشین تو این لحظه تولدتو تبریک میگهمیدونم انقدر خوبی که آقا محمد هم دوستت داره ولی یادت باشه همه دوست داشتن های دنیا هم جمع بشن یه ذره از  حس دوست داشتنی که من بهت دارم نمیشهتولدت خیلی خیلی  خیلی خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی مبارکمون باشه سماییدوستت داررررررررم تا به ابدحالا بیاتولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارکبیا شمع هارو فوت کن که صد سال زنده باشیتولد، تولد، تولدت مبارکمبارک، مبارک، تولدت مبارک دلنوشته هایی برای سمایی...